یک احساس میکنم تو این یه هفته ای که عین کودکا رفته باهمه نشسته و معلوم نیست چی گفته همه از من بدشون میاد!!!

فک کن سال دیگه میری دانشگاه ولی هنوز وقتی با دوستات مشکل داری میری پشت سرشون حرف میزنی تا یار جمع کنی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!(واقعا نمیتونم حجم تعجبمو نشونتون بدم)

میبخشمش؟نمی بخشمش؟درواقعا اصلن معتقد نیست خطایی انجام داده و نمیخوام بگم آزار دهندست چون نیست؛چون اون بهترین دوستم نیست که از نبودش ناراحت بشم اون فقط یه آدم عوضیه که ثابت کرد وقت و محبت بی جا حرومش کردیم و اگه بخوام ناراحت باشم از اعتماد بی جای خودم میتونم ناراحت باشم که خب بازم نیست:( 

ولی خدا وکیلی من اگه پشت سر خانواده دوستم اونم موقعی که بیشتر از همیشه خودمو بهش میچسبونم؛حرف زده بودم اونم نه اینکه خانوادش خطا کار باشن نه،فقط چون دوستم عین من فکر نمیکنه؛خلاصه اگه من اینکارو کرده بودم هیچوقت دیگه نمیرفتم یه داستان ساختگی در بیارم و خودمو توش مظلوم نشون بدم و برای بقیه تعریف کنم تا دوستای سابقمو خراب کنم؛دیر یا زود که گند اصل قضیه درمیاد،واقعا نمیترسه از اینکه همه بفهمن چقدر کثیفه؟

فک کن یه سال برای بقیه روضه بخونی که غیبت نکنید دروغ نگید فلان نکنید بعد همون موقع که با بقیه مشکل پیدا میکنید تمام اینکارارو بکنید و من فک میکنم احتمالن امثال ایشون فک میکنن 'نه که خیلی پاکن پس حق دارن به تشخیص خودشون حرام خدارو فقط برا خودشون حلال کنن'ولی بقیه انجام بدن بی خانوادن!!!

خلاصه من که آدم بی اهمیتی ام کلن کل دنیاعم ازم متنفر کنه واقعا برام مهم نیست چون کل دنیا قطعا یه مشکلی دارن که پای منبر اون میشینن و باورم میکنن!!!

ولی نمیدونم جواب اشکی که از مرضیه دراورد و توحمتایی که بهش زد رو چجوری میخواد بده:/


مشخصات

آخرین جستجو ها